وصیتنامهای کوچک در کنار جسم بیجان غزاله بود: «آقایدکتربراهنی و آقایگلشیری و کوشان عزیز؛
رسیدگی به نوشتههای ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار میکنم. ساعت یکونیم است، خستهام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گموگور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمیگویم بسوزانید. از هیچکس متنفر نیستم. برای دوستداشتن نوشتهام.
تنها و خستهام برای همین میروم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانهای تاریک. من غلام خانههای روشنم.
از خانم دانشور عزیز خداحافظی میکنم. چقدر به همه و به من محبت کردهاست. چقدر به او احترام میگذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم.»
علیزاده در سال ۱۳۲۷ متولد شد و در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ به زندگی خود پایان داد.
جایزهی قلم طلاییِ مجلهی ادبی گردون را برای داستان کوتاه «جزیره» کسب کرد و سه سال بعد از مرگش نیز جایزهی بیست سال داستاننویسی را برای رمان خانهی ادریسیها برای خود جاودانه کرد.